چونه بي چونه


 






 
محمد جواد خيز خيز::هيچ کس بدرستي نمي داند که اولين بار چه کساني در کجا و به چه دليل چانه زد. انگار چانه زدن يا همان کلنجار رفتن بر سر قيمت از همان ابتدا که بشر شروع به داد و ستد کرد وجود داشته و تا امروز هم هيچ گونه خللي در آن وارد نشده است. جالب اين که اين موضوع در تمام نقاط دنيا از قبايل آفريقايي گرفته تا متمول ترين کشورهاي غربي وجود دارد هر چند که در بعضي کشورها مثل کشورهاي آسياي شرقي اين موضوع کمي بيش از حد معمول وجود دارد و چيني ها و مالايي ها به قول معروف مردمان پرچانه اي هستند.
در کل غلط يا درست بودن عمل چانه زدن به فرهنگ افراد بستگي دارد. در فرهنگ ايراني تقريبا اکثريت با آن کنار آمده اند و فروشنده هاي قديمي چانه زدن با مشتري را نمک فروشندگي مي دانند و معتقدند اصلا فروشي که با چانه زدن همراه نباشد، فروش دلچسبي نيست. جالب اين که مشتري يا خريدار هم به طور ناخودآگاه وقتي جنسي را با چانه زدن خريداري مي کند، رضايت بيشتري از خريد خود دارند.
در جوامع توسعه يافته که خريدها به صورت آنلاين يا اينترنتي صورت مي گيرند چانه زدن کم کم در حال رنگ باختن است و خود فروشگاه ها معمولا تخفيف هاي مشخصي را اعلام مي کنند و خريداران هم توقعي بيش از آن ندارند.
آمار در کشور ما و در فرهنگ ايراني که هنوز خريد به شکل سنتي آن ترجيح داده مي شود. چانه زدن در بورس است و پرچانه ها با قدرت به راه خود ادامه مي دهند.
چانه زدن هاي حرفه اي آداب چانه زدن را خوب مي دانند همچناني که فروشنده هاي حرفه اي هم راه حل فروش يا بيشترين قيمت ممکن را خوب بلدند.
چانه زدن هاي حرفه اي مي گويند در الفباي چانه زني چند شرط مهم وجود دارد اول اين که وانمود کنيد تمايلي به خريد نداريد و از جنس مورد نظر زياد خوشتان نيامده است دوم اين که بايد قيمت را از نصف مبلغ فروشنده شروع کنيد و در نهايت اندکي به آن اضافه کنيد ما بقي به هنر بازيگري شما و توان آرواره هاتان بستگي دارد.
فروشنده ها هم معمولا مبلغي را بيشتر از قيمت واقعي جنس روي آن مي کشند که با چانه زدن مشتري چيز زيادي را از دست ندهند که اين امر خود به خود قيمت کالا را نيز افزايش مي دهد که به آن قيمت کاذب مي گويند.
چانه زني در بازار اغلب ناشي از بي اعتمادي خريد به قيمت واقعي فروش است و چانه زدن علاوه بر ايجاد قيمت کاذب در بازار زيان هاي ديگري هم دارد. صرف نظر از اتلاف وقت و انرژي، دروغ هايي که در اين بين رد و بدل مي شوند هم مشکل بزرگي براي جامعه فرهنگي ماست. فروشنده هايي که به جان بچه نداشته خود قسم مي خورند و خريداراني که خدا را گواه مي گيرند که کرايه تاکسي هم برايشان نمانده است.
* سعي کنيد اولين خريدار يک جنس يا برند جديد نباشيد چون ممکن است موفق از کار در نيايد.
*براي لذت بردن از خريد لازم نيست حتما پول زياد داشته باشيد يا گران بخريد. لذت بردن از ايام عيد هم نياز به خريدهاي مفصل ندارد از آمدن سال نو، هواي بهار، ديد و بازديد، کتاب خواندن و کارهاي کم خرج هم مي توان لذت برد.
*عادت کنيد که از ديدن ويترين ها و اجناس رنگارنگ پشت آنها حسرت نخوريد لذت ببريد؛ حتي اگر نمي توانيد چيزي بخريد.
*هر قدر براي خريد اجناس کوچک و غيرضروري مقاومت کنيد، بهتر مي توانيد براي اجناس قيمت دار و مهم پس انداز و برنامه ريزي کنيد؛ اين کار به مقاومت شما در مقابل وسوسه خريد بستگي دارد، خودتان را متقاعد کنيد.
منبع مجله همشهری 161